قطار شهري اهواز از سال گذشته حفاري در منطقه دروازه اين شهرستان را براي احداث يكي از ايستگاههاي خط يك خود را آغاز كرده و اين امر از ابتدا باعث مناقشه ميان سازمان قطار شهري و دوستداران ميراث فرهنگي بوده است.
به گزارش خبرگزاري فارس از اهواز، دوستداران ميراث فرهنگي ادعا دارند كه اين ايستگاه در شهر باستاني هرمز اردشير واقع شده و اين امر از سال گذشته محل مناقشه بوده است.
سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان اظهار ميدارد: سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري علاقهاي ندارد كه پرونده محوطههاي فراموش شده را بازبيني كند و به نوعي تلاش ميكند تا پرونده آنها را براي هميشه بسته شود.
مجتبي گهستوني با اشاره به برخي از مستندات براي اثبات لايههاي باستاني در ايستگاه مترو دروازه شهرستان اهواز ميافزود: مشاهده سفالهاي سالم و شكسته در ايستگاه فرهنگي (سخيريه) مترو اهواز اين مدعا را ثابت ميكند.
وي ميگويد: پيرو اطلاعات موثق دريافتي، در هفته گذشته مقادير قابل توجهي سفال سالم و شكسته نخودي رنگ، به همراه خشت حين حفاري مشاهده شده و اين در حالي است كه در سال 1386 نيز در يكي از ديوارههاي ايستگاه قطار شهري ميدان دروازه لايههاي باستاني مشاهده شد.
سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان ميافزايد: تني چند از پيمانكاران و كارگران احداث پل هوايي بلوار آيتالله بهبهاني در دهه 70 نيز گفتهاند كه هنگام گودبرداري براي پايههاي شمالي پل با انواع خشت، سفال و پايه ستون مواجه شدهاند كه به دليل عدم حساسيت براي نجات بخشي محوطه باستاني مشاهده اين سازههاي باستاني را اعلام نكردهاند.
وي افزود: از اين رو بلافاصله پس از اطلاع از موضوع، خبر دريافتي را به مدير حراست، فرماندهي يگان حفاظت و مسئول رسيدگي به امور تشكلهاي غير دولتي ادره كل ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري خوزستان اطلاع داده و خواستار پيگيري موضوع از سوي مسئولان مربوطه شديم.
دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان بيان ميدارد: اگر چه اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خوزستان در زمان مديريت قبلي و متاسفانه در زمان حال در انجام بعضي از وظايف قانوني خود كوتاهي ميكنند، به عنوان مثال ميتوان به عدم نظارت در روند گودبرداري خط يك مترو در محدوده ايستگاههاي چهار شير، نيوسايد، دروازه و ايستگاه فرهنگي (منطقه سخيريه) كه طي چند سال اخير مورد مناقشه بوده است، اشاره كرد ولي خوشبختانه بنا به درخواست انجمن تاريانا به همراه يكي از نيروهاي يگان حفاظت در ايستگاه فرهنگي حضور يافته و خواهان بازديد از كارگاه قطار شهري شديم كه حراست ايستگاه فقط اجازه داد از بالا به درون تونل نگاه بيندازيم، در مشاهدات ظاهري مقادير قابل توجهي سفال و خشت شكسته قابل مشاهده بود كه تعدادي از آنها به نيروي يگان تحويل شد.

گهستوني اظهار ميدارد: از آنجايي كه بقاياي شهر هرمز اردشير در سال 1310 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده و اسناد و مدارك آن در اداره ميراث فرهنگي خوزستان موجود است و از آنجايي كه به نظر ميرسد قطار شهري از محدوه اهواز قديم عبور كند، از سازمان ميراث فرهنگي خوزستان درخواست داريم نسبت به انجام وظيفه خود براي پاسداري از ميراث گرانبهاي اين شهر كوتاهي نكرده و مانع از تخريب محوطه هاي تاريخي اهواز شود.
وي در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: تائيد باستان شناسان اعزامي از تهران در چند مرحله به خصوص در شانزدهم دي ماه 1386مبني بر باستاني بودن لايههاي مشاهده شده در ميدان دروازه، شكلگيري شهرها و تمدنهاي بزرگ در مجاورت رودخانهها به خصوص رودخانه كارون، وجود بقاياي چند سد بر روي رودخانه كارون به ويژه در زير پايههاي پل سياه، وجود گور دخمه در حصيرآباد، وجود تپههاي باستاني در آسيه آباد و خرمكوشك، وجود پايه ستونهاي متعدد در اهواز قديم ( عامري)، استقرار مناطق حصيرآباد، عامري، سخيريه و آسيهآباد بر روي تپه، اسقرار تپه وسيع باستاني آسيهآباد، وجود چند گور و محوطه تاريخي در محدوده خرمكوشك، گور دخمههاي حصير آباد و محوطه باستاني نيروگاه زرگان و... از جمله دلايل وجود يك شهر تاريخي در مسير قطار شهري است.
سخنگو انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان افزود: سال 1386 پژوهشگاه ميراث فرهنگي با دريافت 200 ميليون تومان پول از قطار شهري كاوشهاي باستانشناسي غير واقعي خود را به گونهاي انجام داد كه گويي هيچ محوطهباستاني در محدوه قطار شهري وجود ندارد كه اين موضوع با واكنش شديد دوستداران ميراث فرهنگي سراسر كشور مواجه شد.
وي تاكيد كرد: اسناد و مدارك مختلفي در سازمان ميراث فرهنگي خوزستان وجود دارد كه به وجود شهر هرمز اردشير در اهواز فعلي كه در سال 1310 به شماره 43 توسط فرانسويها در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده ميپردازد.
گهستوني تاكيد كرد: در هر منبع تاريخي كه هر فرد غير كارشناسي كه مراجعه و مطالعه كند مشخص شده كه اهواز سابقه 4 هزار ساله دارد و در زبان اكدي و بابلي، هل تم تي ناميده ميشد و در زمان اشكانيان نام فعلي اهواز تاريانا بوده و در دوره ساساني بعد از نبرد اردشير بابكان با اردوان پنجم تاريانا توسط اردشير اول تجديد بنا شد و نام اين شهر به هرمز اردشير تغير يافت.
اين شهر در دوره ساخت به دو قسمت بازرگانان و پيشهوران و در قسمتي ديگر اشراف و ثروتمندگان تقسيم ميشد كه به بخش اول آن هوجستان واجار و به بخش دوم آن هرمز اردشير ميگفتند.
آنچه مشخص است آن است كه دوستداران ميراث فرهنگي نوع گمانهزني و بررسي پژوهشكده باستانشناسي را قبول ندارند.
* اشياي يافت شده بدون ارزش ميراثي است
مدير عامل سازمان قطار شهري اهواز اظهار ميدارد: ممكن است در هر حفاري به سفال بر برخوريم ولي الزاما وجود سفال نشاني از ميراثي بودن منطقه كشف آنها نيست.
عباس هلاكويي با اشاره به اينكه تنها مرجع منطقههاي ميراثي پژوهشكده باستان شناسي است، ميگويد: تنها مرجع محلي براي تشخيص مكانهاي ميراثي، پژوهشكده باستان شناسي كشور است كه سازمان قطار شهري با اين پژوهشكده قرارداد انعقاد كرد و تمام خطوط مترو در اهواز مورد بررسي اين پژوهشكده قرار گرفته و نه تنها در خط يك بلكه در تمام خطوط اثري از محدوده ميراثي پيدا نشده است.
وي با اشاره به اينكه شهر اهواز بيش از 200 كيلومتر مساحت دارد، ميگويد: شهر اهواز داراي مساحتي بيش از 220 كلومتر است و نميتوان در هر جاي اين شهر ادعاي ميراثي بودن داشت و بايد با استناد به منابع موجود در اين باره ادعا كرد كه معتبرترين مرجع پژوهشكده باستان شناسي است كه اين مدعا را رد ميكند.
مدير عامل قطار شهري اهواز تاكيد ميكند: حفاريهاي سازمان قطار شهري اهواز در عمق17 متري زمين بوده و در شهر اهواز تراز طبيعي سطح آب سه متر است، هر چه تاكنون در اين منطقه برداشت شده، لجن و آب بوده و اين ادعا براي سازمان قطار شهري هنوز اثبات نرسيده است.
وي با اشاره به اشياي كشف شده در اين منطقه تاكيد ميكند: در منطقه دروازه و در ايستگاه مترو تاكنون تنها لاستيك، تيرهاي چراغ برق چوبي و پوسيده و... كشف شده كه اين امر نشان دهنده آن است كه اين منطقه محلي براي دفن زبالههاي شهري و يا نخاله بوده است.
هلاكويي ميافزايد: در منطقه دروازه تنها نخالههاي شهري اهواز دفن ميشده است و اشياي كشف شده در اين منطقه هيچ ارزش ميراثي ندارد و اين مهم تنها با تائيد پژوهشكده باستان شناسي اعلام ميشود.
وي خاطر نشان ميكند: سازمان قطار شهري از اينكه در ايستگاهي آثار تاريخي پيدا شود، استقبال ميكند زيرا ميتوان در ايستگاه آثار تاريخي رو به نمايش گذاشت و باعث تنوعي در ايستگاههاي مترو شود.
همان گونه كه قابل مشاهده است از طرفي اسناد موجود از طرف دوستداران ميراث فرهنگي اين منطقه را به عنوان باستاني اثبات ميكند و از طرفي پژوهشكده باستان شناسي اين امر را رد ميكند به راستي در اين ميان چه نهادي بايد ميانجي گري كند تا اوضاع شفاف شود.
گزارش از مجتبي نارنج پور