۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه

آژیر قرمز، تخریب محوطه باستانی زرگان اهواز

بی اعتمادی به گمانه زنی های پی در پی در محوطه باستانی زرگان با چه هدفی انجام می شود!؟
پس از اطلاع رسانی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان مبنی بر باستانی بودن محوطه باستانی زرگان در اهواز که ابتدا در روزنامه جام جم به چاپ رسید نظر کارشناسان میراث فرهنگی کشور را جلب کرد و در نهایت آنها را به اهواز کشاند.


در شمال شرقی شهر اهواز و در مسیر جاده اهواز به شوشتر محوطه یی 40هکتاری وجود دارد که پس از خاکبرداری و تسطیح اراضی به محوطه یی ظاهراً هفت هکتاری منتهی می شود که بقایای یک شهر تاریخی پیش از اسلام است. کشف مقادیری سفال، سنگ های صیقل یافته، دیوار های خشتی، آثاری از معماری و تپه هایی که تسطیح شده اند گواه از وجود شهری می دهد که در دل زمین وجود دارد. به رغم اینکه در سال 1380گمانه زنی هایی انجام گرفته و باستانی بودن محوطه محرز شده است. با آنکه برخی از باستان شناسان از وجود شهری مدفون و تاریخی در اطراف شهر اهواز خبر می دهند، اما اداره میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان به طور غیر رسمی سعی دارد با صدور مجوز احداث نیروگاه دوم زرگان محوطه باستانی زرگان را تهدید کند.در حالی که طی کمتر از یک دهه به ترتیب افرادی همچون مهدی رهبر از باستان شناسان مطرح کشور، مسعود داودی کارشناس میراث فرهنگی خوزستان، گوهرتاج گودرزی کارشناس میراث فرهنگی خوزستان ، میر احمدی و طاهری ، گودرزی و طا هری در این محوطه گمانه زنی و بررسی شناسایی انجام داده اند در نهایت خانمی به نام تراکمی از پ‍‍‍ژوهشکده باستان شناسی به اهواز سفر می کند تا با انجام گمانه زنی هایی بر باستانی بودن این مکان صحه بگذارد. اما چندی بعد سازمان میراث فرهنگی خوزستان علی رغم میل خود اعلام می کند که قرار است فاضلی نشلی از پژوهشکده باستان شناسی به اهواز آید تا از نزدیک محوطه زرگان را رویت نماید. وی پس از انجام این سفر با توجه به این‌که ما نسبت به آسیب ندیدن منطقه‌های باستانی حساس و با همکاری انجمن‌های میراث فرهنگی دنبال حفظ آن‌ها هستیم، پیشنهاد می‌کنم به‌دلیل آن‌که برخی آثار در سطح هستند، هفته‌ی آینده یک گروه باستان‌شناسی به منطقه اعزام کنیم، چون پراکندگی سفال‌ها در منطقه بحث‌برانگیز است و احتمال این‌که با شخم زدن بیرون آورده و پراکنده شده باشند، وجود دارد.


البته ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به موارد دیگری اشاره می کند که قابل تامل است: ما منطقه را کاوش می‌کنیم. اگر به اثری فرهیخته رسیدیم، سازمان آب و برق خوزستان آن منطقه را جزو فضای سبز خود قرار دهد و از آن به‌عنوان محوطه‌ی تاریخی و فضای سبز استفاده کند. در این صورت، در کنار کاری اقتصادی، یک کار فرهنگی انجام خواهد شد و در عین حال، آثار موجود در آن محدوده حفظ خواهند شد و اگر اثری وجود نداشت یا این‌که خیلی فرهیخته نبود، اجازه‌ی‌ ساخت‌وساز در آن منطقه داده خواهد داشت. نوار غربی منطقه‌ی باستانی زرگان کاملا فضای سبز می‌شود، چون به تپه‌ی‌ باستانی نزدیک است. با توجه به این‌که طبیعتا تأسیسات در مراحل بعدی، توسعه‌ی اقتصادی پیدا خواهند کرد و احتمالا محوطه‌های مسکونی هم در آنجا ایجاد خواهند شد، لازم است که به استانداری پیشنهاد داده شود، در آن منطقه کاوش کند و محل عبور کانال آب به سایت ـ موزه تبدیل شود، چون نظم محوطه خیلی به ‌هم خورده و غالبا تسطیح شده است.
حال با توجه به اینکه پیش از این باستان شناسان اعزامی خود پژوهشکده بر باستانی بودن محوطه زرگان تاکید کرده اند به نظر می رسد واگذاری چند باره این محوطه به گروهی دیگر جای سئوال دارد و شاید گروه باستان شناس سعی می نماید با توافقات به عمل آمده محوطه را کمتر فرهیخته ( اشاره به سخنان فاضلی نشلی) معرفی کند. شاید هم گروه جدید باستان شناس سعی دارد حریم این محوطه باستانی را مشخص کرده و در نهایت در خارج از حریم اقدام به ارائه مجوز نماید. به نظر شما این بی اعتمادی سازمان به نظرات باستان شناسان که هر بار این محوطه را باستانی اعلام می کنند چه مفاهیمی در بر دارد. دوستداران میراث فرهنگی نگران هستند که سازمان میراث فرهنگی در این محوطه نیز پاسدار مناسبی نباشد و بار دیگر با مجوزی که ارائه می دهد یک محوطه باستانی را برای همیشه نابود کند.
اما داستان از این قرار است که شرکت آب و فاضلاب خوزستان برای تامین کمبود آب مورد نیاز شهرستان اهواز مصمم می شود این کمبود را از ناحیه گتوند تامین کند. بنابراین پروژه مزبور را به دو شرکت واگذار می کند. لذا عملیات لوله گذاری از مردادماه سال 1378 آغاز می شود. در مسیر یادشده محوطه های بسیاری قرار دارد که به دلیل عدم درخواست از میراث فرهنگی استان خوزستان و توجه نکردن این اداره کل در مورد عملکرد و نحوه فعالیت این دو شرکت پیمانکاری و همچنین عدم تخصص نیرو های انسانی از یک طرف و از طرف دیگر گمنام بودن محوطه های تاریخی و همچنین فقدان تپه ها یا بناهای تاریخی به شکل بارز، صدمات فراوانی به محوطه های فرهنگی در طول مسیر وارد شده که میراث فرهنگی وقت از چند و چون آن بی اطلاع بوده است.
اوایل سال 1380 پس از انجام گمانه زنی های باستانی در محوطه یی 40 هکتاری در شمال شرقی شهر اهواز و در مسیر جاده اهواز به شوشتر ، آثاری از دوره های ساسانی و سلجوقی در این محوطه کشف شد که نشان می داد در این فضای هفت هکتاری شهری مدفون از ایران باستان وجود دارد. در آن زمان این محوطه باستانی با آنکه از سوی کارشناسان واحد پژوهش اداره میراث فرهنگی استان خوزستان یک محوطه باستانی عنوان شد، اما اکنون و پس از گذشت نزدیک به هفت سال علاوه بر آنکه هنوز مورد کاوش های بیشتر قرار نگرفته است، با ساخته شدن نیروگاه شماره 2 زرگان توسط شرکت صبا قرار است برای همیشه فراموش شود. به گفته باستان شناسان درباره این محوطه باستانی در مجاورت شهر اهواز چند نظریه مطرح شده است که از مهم ترین آنها می توان به این نکته اشاره کرد که در طول تاریخ «مادرشهر»هایی وجود داشته اند و در کنار آنها شهرهای کوچک شکل گرفته اند. بقایای این محوطه تاریخی نشان می دهد این محوطه به طور حتم شهری کوچک در کنار شهری بزرگ بوده است.بر همین اساس عده دیگری عقیده دارند این شهر ناشناخته بخشی از شهر اهواز قدیم یا همان هرمز اردشیر است که گرچه باستانی بودنش تاکنون به اثبات رسیده، اما تاکنون پرونده ثبتی برای آن تهیه نشده است.
پیش تر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در پرسش از معاونت حفظ و احیای اداره میراث فرهنگی خوزستان درباره اینکه وظیفه به ثبت رساندن این محوطه تاریخی با کیست، تنها این جواب را داد که به دلیل آنکه واحد پژوهشی این اداره گزارشی درباره میزان ارزش تاریخی این محوطه به این واحد ارائه نکرده بود ، بنابراین هنوز این محوطه به ثبت نرسیده است.
هم اکنون یک شرکت خصوصی با ایجاد پایه های بتونی، محدوده نیروگاه را نیز مشخص و با استقرار چند دستگاه کانتینر و تجهیز کارگاه، مقدمات تخریب این محوطه بزرگ باستانی را آغاز کرده است.