۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه
آژیر قرمز، تخریب محوطه باستانی زرگان اهواز
۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه
"هرمز اردشیر، یادگار ساسانیان" به كتابفروشيها ميآيد
۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه
عبور مترو از كنار ساختمان سه گوش تير خلاص آن خواهد بود
۱۳۸۸ آذر ۲۴, سهشنبه
وجود تپه باستانی آسیه آباد به معنی وسعت شهر هرمز اردشیر است

۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه
اهوازی ، دانشمند گمنام ایرانی !
۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه
ساختمان ۸۰ ساله دانشکده ادبیات در اهواز موزه خواهد شد
۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه
میراث نهفته در خانه های قدیمی اهواز مهجور و روبه خاموشی اهواز




۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه
کاشیهای فیروزه ای دانشکده تاریخی ادبیات اهواز فروریخت



۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه
ناسزا نامه جدایی خواهان عرب به انجمن دوست داران میراث فرهنگی خوزستان
متن زیر که بیشتر یک ناسزا نامه است چند روز پیش از سوی جدایی خواهان)جزیه طلبان) عرب در تارنمای عربیستان http://freedom.irpnn.com/browse.php?u=Oi8vd3d3LmFyYWJpc3Rhbi5vcmcv&b=13 به چاپ رسیده که در ان ناسزاها و تهمت و افتراهای بیشماری به مجتبا گَهِستونی فعال فرهنگی میهن پرست و انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان زده شده است.نمونه ای از این گونه نوشتار به قلم همین فرد(علی احوازی) پیشتر درباره سرور ابوالفضل عابدینی یار و هم اندیش مبارز ما در آن تارنما منتشر گردیده بود.برای خواندن روی پیوند زیر کلیک کنید
بمب گزاری که آزادانه در اهواز می گردد (نامه تهدید آمیز تجزیه طلب های عرب به سرور عابدینی)
جوابیه ای درپاسخ به یاوه گویی های نژاد پرستان قوم گرای تجزیه طلب (پاسخ سرور عابدینی)
برای آشنایی بیشتر مردم با این افراد بی ادب و وحشی که با دروغ گویی بیشمار و ایجاد شکاف های قومیتی در خوزستان تلاش در اغفال جوانان عرب زبان خوزستانی دارند متن نوشتار دقیقا درزیر آمده است. این گونه نوشته های تفرقه افکنانه سرانجامی همچون بمب گزاری های جدایی خواهان عرب اهواز در سال 84 را در پی داشت.(با پوزش از آقای گهستونی و دیگر افراد برای ناسزاهای درون نوشتار)
انجمن تاریانا اهداف و ماموریت ها
سایت عربستان - علی الاحوازی
در سلسه مباحث پیشین به برخی سازمان وباندهای مافیایی شهرک نشیان فارس در احواز اشغالی که اهدافشان چپاول ثروت های ملی احواز به سود خود است،اشاره کردیم در این گفتار تلاش داریم به یکی از دهها سازمان جدید التاسیس باند سرچوپان سبزوار که ابعاد مختلفی جهت باج گیری و پول شویی در احواز تاسیس گذشته بپردازیم .
تاریانا چیست ؟
در هشتاد و اندی ساله اخیر و از آنجایی که در قراردادهای فی مابین دولت احواز- که توسط شیخ خزعل - وانگیسی ها بسته شد که در آن از ممنوعیت بکارگیری بومیان احوازی به عنوان کارگران شرکت نفت تاکید داشته ،و ادامه همین سیاست توسط دولت اشغالگر احواز،شاهد آن بودیم که صدها هزار راهزن و چوپان پشتکوهی وارد احواز شدند و تمامی امور نفت به آنان داده شد .
دولت مرکزی برای سرکوب هرچه بیشتر ملت احواز تسهیلات تشویقی باور نکردنی برای شهرک نشینی در احواز در اختیار راهزنان قدیم و نفت چی های جدید گذاشت . همین سیاست ضد بشری در رژیم کنونی استمرار پیدا کرد و چنین تسهیلاتی شبه هایی برای راهزنان دور از وطن بوجود آورد که صاحب و مالک همه چیز در احواز هستند. سکوت رژیم تهران در مقابل تحریف تاریخ از سوی چوپان زاده های دور از وطن آنقدر ادامه پیدا کرد و کار به جایی رسید که شبان های دور از وطن شروع به تحریف تاریخ ایران نیز نمودند . از تحریف تاریخ مشروطه گرفته و تا تحریف تاریخ احواز جدیدا نیز این جانوران ادعا می کنند که کورش فرزند آنان است.در واکنش به تحریف های گسترده تاریخ توسط این جانوران کارشناسان و اساتید باسابقه تاریخ تهران دست به سلسله تحقیقات گسترده تاریخی زدند،این تحقیقات نشان می دهد که اینان بازماندگان حمله مغولان به ایران هستند . به تازگی شخصی به نام «مجتبی گوه ستونی» در یکی از روزنامه ادعا کرد که بخشی از تاریخ ایران ایالت غربی خود که همانا "خوزستان" را شامل می شود را نامشخص است و در تحقیقات تاریخی متوجه شدیم که تاریانا ایالت غربی و گمشده ماست .
مجتبی گوه ستونی کیست ؟!
با اوج گیری مبارزات ملت احواز،با اشاره سرچوپان شاهد هجوم سیل آسای روستاییان پشتکوهی از آنسوی سلسله کوههای زاگرس به احواز (خوزستان) هستیم که علتش را می توان ترس از آینده ای که آنان ( راهزنان دیروز ) را دوباره سرجای اول برگرداند ،برشمرد . عجیب آنکه همه آنان ابتدا وارد شهرهای مرزی احواز همچون مسجد سلیمان، اندیمشک ، بهبهان شده و بعد از چند سال زندگی در آنجا وارد شهر احواز ( اهواز جعلی ) گشته و خود را خوزستانی معرفی می کنند حتی آقای مصطفی مطور زاده نماینده محمره در مجلس به این امر اشاره کرد و گفت عجیب است که عده ی با چند سال زندگی در احواز خود را بومی اینجا معرفی می کنند . همچنین می توان به «دیدار محمودی» اشاره کرد که در تلویزیون دهکرد خود را دهکردی و در تلویزیون خوزستان خود را مسجد سلیمانی می نامد .به نمایندگان انتصابی در صالحیه ( اندیمشک جعلی ) و بهبهان توجه کنید از پشتکوه وارد احواز شده و نماینده انتصابی و اجباری ملت احواز شده اند .
سوژه مورد نظر ما ( گوه ستونی ) نیز در سالهای اخیر ماهی یا سالی یکبار در برخی هفته نامه ها و روزنامه های چاپ احواز مطلبی با مضامین محیط زیست می نوشت .اما با اوج گیری مبارزات ملت احواز در سال 2005 ماموریت این شخص تغییر یافته وبه نوشتن مقالات و گزارشهایی در جعل تاریخ احواز و همچنین مطالب تحریک کننده شوونیستی ضد ملت احواز ، اقدام کرده و می کند .
گوه ستونی و تحریک سازمان های اطلاعاتی علیه ملت احواز
در تاریخ 16 نوامبر 2006 هفته نامه بهبهان شماره 65 ، هنگامی که "گوه ستونی" سردبیر این هفته نامه جدید التاسیس بود.در یک اقدام کاملا از پیش برنامه ریزی شده و هماهنگ چند هفته قبل از آغاز انتخابات شورای سوم شهر احواز ، مقاله ای تحت عنوان « و اطلاعیه ای ...... » در این هفته نامه منتشر کرد . در این مقاله ضمن بررسی عملکرد حزب وفاق ، و اشاره به تظاهرات ملت احواز در سال 2005 توصیه کرده بود که می بایست جلوی فعالیت چنین سازمان هایی که در جهت تحریک قومیت ها گام بر می دارند وبا مزدوری آمریکا و انگلیس تلاش می کنند نظام اسلامی را تضعیف کنند ، گرفته شود. دادستان آن موقع احواز « موسی پیریایی » نیز بلافاصله پس از این مقاله با صدور بیانیه ای هرگونه فعالیت وعضویت در حزب وفاق را ممنوع و غیر قانونی کرد و از مردم خواست اعضای این گروه را به دادستانی معرفی کنند . باید اذعان کرد روزنامه نگاران فارس شهرک نشین در احواز به مانند یک جاسوس ضد ملت احواز فعالیت می کنند و با نوشتن چنین مقالات و گزارش هایی موجبات سرکوبی هرچه بیشتر ملت احواز را فراهم می آورند .
آقای صفوت زیات استراتژیست مصری در گفتگو با شبکه الساعه گفت مهمترین دلیل تصویب بیانیه حقوق بشر ضد اسرائیل،رسانه های عربی هستند که با گزارش های لحظه به لحظه خود چشم جهانیان را علیه جنایات اسرائیل باز کردند.همین«رسانه»در احواز آلت دست مشتی پشتکوهی قرار گرفته و با سوء استفاده از رسانه های تحت اشراف خود به سرکوبی هرچه بیشتر ملت احواز اقدام می کنند .روزنامه های وابسته به سرچوپان تهران نشین که از بد روزگار سردبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام کشوری 70 میلیونی نیز هست،هر گاه در احواز اتفاق از قبیل درگیری خانوادگی یا غیره رخ می دهد بلافاصله در یک اقدام هماهنگ و از پیش برنامه ریزی شده ، خواستار سرکوب هرچه بیشتر ملت احواز می گردند .
سربازان گمنام مطبوعاتی مطبوعاتی
سال گذشته در مراسم سالروز خبرنگار(سوم آگوست 2008)، جمعی از خبرنگاران شهرک نشین در احواز به دیدار جزایری رفتند . وی در این دیدار سخن بسیار مهمی بر زبان راند . به جرات می توان گفت که این حرف از ضمیر ناخوآگاهشان تراوش کرد. جزایری گفت که شما روزنامه نگاران سربازان گمنام هستید. می دانیم که سرباز گمنام در رژیم کنونی به ماموران و خبرچینان نظام گفته می شود . واقعا سخن جزایری یک واقعیت غیرقابل انکار است .نویسندگان فارس در احواز همیشه مقالاتی در مدح خامنه ای در روزنامه های و هفته نامه های چاپ احواز می نویسند اما همین نویسندگان در وب سایت های خود در اینترنت هیچگاه مطلبی یا عنوانی در مدح خامنه ای یا اسلام درج نمی کنند چرا که این نویسندگان برای تاثیر بر رسانه های خارجی مامور شده اند . در حالیکه مجتبی گهستونی در هفته نامه های داخلی همیشه از یاد امام خمینی ، رهبر کبیر انقلاب و ضدیت با آمریکا و انگلیس مطلب می نویسند ،ولی هیچگاه اشاره ای به اسلام و خامنه ای و دشمنی با آمریکا و انگلیس در وب سایت های خود نمی کند و فقط مطالبی از ملی گرایی افراطی و داریوش و کورش در وب سایت و وبلاگش وجود دارد . چرا که قرار است بعدها این شخص هنگامی که پروژه دستگیری و زندانی شدن را در خانه!!! سپری کرد ، به صف همتباران خود در صدای آمریکا بپیوندند .برای مطالعه خبر دیدار با جزایری و سربازان گمنام اینجا کلیک کنید
فشار بر مسولین بومی
یکی دیگر از اهداف تاسیس این انجمن فشار و باج گیری از مسولین بومی احواز می باشد . در سالهای آخر شورای شهر دوم احواز و هنگامی که این شورا ، آقای مهندس « فرامند هاشمی زاده » را به عنوان رئیس سازمان قطار شهری احواز تعیین کرد،دیدیم که موج وسیعی توسط روزنامه ها و هفته نامه های مرتبط با سرچوپان تهران نشین ضد آقای هاشمی زاده به راه افتاد . سازمان زیر نظر آقای هاشمی زاده هر فعالیتی انجام می داد دهها مقاله علیه ایشان در مطبوعات چوپان تهران نشین درج می گردید . هنگامی که قطار شهری احواز در میدان چهارشیر خیمه زد و می خواست که شیرهای این میدان را جابجا کند ، علاوه بر رسانه های عموسبزوار ، چوپان زنگنه نیز وارد معرکه شده و ادعا کرد به دلیل تاریخی بودن این شیرها باید کار تعطیلی گردد . هنگامی که کار تعطیل گشت ،همان روزنامه و هفته نامه های چوپان سبزوار وارد معرکه شدند و از بی کفایتی آقای هاشمی زاده مطلب نوشتند .بالاخره بعد از صدها مقاله و توهین هایی که این هفته نامه ها و خصوصا انجمن تاریانا ضد هاشمی زاده داشتند ایشان مجبور به استعفا شدند . اما بعد از استعفای آقای هاشمی زاده،وقتی یک مسول فارس (عباس هلاکویی) مسولیت سازمان قطار شهری را بر عهده گرفتند،دیگر هیچ مطلبی و اعتراضی علیه وی در این رسانه ها منتشر نگردید و حتی با وجود اینکه قطار شهری تحت مسولیت این شخص دهها مورد اقدام به تخریب لوله های آب نمود،ولی هیچ کس و هیچ هفته نامه ای علیه وی چیزی نگفت چرا اهداف آن سر و صداها برکناری آقای هاشمی زاده و بر کرسی نشاندن یک همولایتی بود .
گهستونی و جهت دهی به اخبار رسانه های بیگانه
یکی دیگر از اهداف این خبرنگاران « سربازان گمنام » که در در داخل مدح خامنه ای می کنند و در وب سایت ها از ملی گرایی و داریوش و کورش می گویند ،جهت دهی به اخبار و مطلبی است که در احواز اتفاق می افتاد ، است. به عنوان مثال در انتفاضه ملت احواز در سال 2005 و سلسله اعدام هایی که احواز اجرا شد، دیدیم که همتبار آقایان در صدای آمریکا ( ج - چ )، برای کسب اخبار و اطلاعات در مورد اتفاقات احواز اشغالی فقط با روزنامه نگاران پشتکوهی سخن می گوید . در دهها موردی که این شخص (مجتبی گوه ستونی ) با رادیو فردا سخن می گفت تلاش می کرد با وارانه کردن حقایق ،احساسات عرب ستیزانه فارسها را ضد ملت احواز تحریک کند یعنی درست همسو و همراه خبرگزاری های رژیم تهران ضد اطلاعات را به رسانه های بیگانه و در جهت افزایش نفرت میان ملت احواز و فارسها.همانگونه که سایت عموچوپان در تهران تلاش دارد احساسات عرب ستیزانه فارسها را ضد امت عرب تحریک کند . حال این سوال مطرح می گردد که چگونه است که خبرنگاران و روزنامه نگاران احوازی داخل احواز هنگامی که با رسانه های بیگانه سخن می گویند فورا زندانی و شکنجه می شوند و این آقایان مداح خامنه ای در داخل و ناسیونالیست در وبسایت ها دستگیر نمی شوند ؟! به صلاح است که این شخص دست از خبرچینی ضد ملت احواز و اعطای اخبار به رسانه های بیگانه بردارد .
عموسبزوار و اشغال سرزمینش !!!
در حالیکه این جانوران در وب سایت های اینترنتی ،خود را مدافع صد آتیشه نظام پادشاهی و کورش و داریوش جلوه می دهند ، و از مام میهن می گویند و در وب سایتهای خود ضد تجزیه طلبی می گویند،شاهد هستیم این گروه در آلمان اقدام به تاسیس حزب می کنند و خواستار تجزیه ایران هستند. از سوی دیگر یکی از دهها سایت عمو سبزوار رضایی تحت عنوان لور در بخش عربی چنین ادعا می کند که سرزمین آنها توسط فارسها اشغال شده و ادامه میدهد که بخشی از سرزمین ما توسط فارسها و بخشی دیگر توسط عراقی ها اشغال شده و با کشیدن یک نقشه در عراق آنرا لرستان غربی و با به هم چسباندن چندین سرزمین از جمله سرزمین کردها و احوازی ها و اصفهانی ها و شیرازی ها ادعا می کند که لرستان شرقی نیز توسط فارسها اشغال گشته است . حال که عموسبزوار مدام با تحریک احساسات فارسها ضد ملت احواز ،خواستار سرکوب ملت احواز تحت عنوان تجزیه طلبی است،چرا سران رژیم تهران تجزبه طلبان چوپان زاده را سرکوب نمی کنند ؟ در بخش فارسی این وبسایت دهها نویسنده چوپان زاده شهرک نشین که با نوشته های مسموم خود موجب سرکوبی هرچه بیشتر ملت احواز را فراهم آورده اند مطلب می نویسند .
تحریف تاریخ و باج گیری
در ابتدای گفتار اشاره کردیم که سازمان تاریانا ادعا می کند که نام تاریخی " خوزستان " تاریانا است و تاریانا نام یکی از ایالت شرقی ایران است که در تاریخ به این ایالت ظلم شده و کسی به آن اشاره نکرده و این سازمان اقدام به کشف این ایالت کرده است . از بد روزگار یا از خوش شانسی ملت احواز،کسانی که عضو این سازمانند مشتی پشتکوهی چوپانی هستند که در جهت دور کردن نخبگان احوازی و اعطای مناسب دولتی به فارسها در احواز شهرک نشین شدند . اگر به مطالب و اخبار این انجمن توجه کنید خواهید دید که این انجمن به مانند طوطی فقط دو سلسله حکومتی را مدام تکرار می کند. یکی ساسانیان و دیگری هخامنشیان . به علت وجود برخی عناصر این انجمن در سازمان میراث فرهنگی احواز ،فورا خبر کشف و یا حفاری ابتدا توسط این انجمن به روزنامه ها و اینترنت می رسد و در اخبار کشف آثاری که این انجمن از منابع خود در سازمان میراث فرهنگی احواز کسب می کند،تنها نام دو سلسله تاریخی هخامنشیان وساسانیان وجود دارد .
یکی از روزنامه های رقیب نوشت سالها پیش گهستونی به همراه پدر خویش به عنوان عمله و بنا در احواز فعالیت می کرد .کاملا مشخص است که شخصی که سالها پیش از «مال» به احواز آمده با تاریخ آشنایی ندارد و به جز مطالب دیکته شده که به وی گفته شده از جمله بگو هخامنشیان ، بگو ساسانیان چیزی دیگری ندارد که بگوید .یکی دیگر از کارهای این انجمن این است که هنگامی که سازمان میراث فرهنگی متوجه کشف مکانی تاریخی گشت که در آن برخی ادارات مشغول حفاری هستند،بلافاصله به انجمن مذکور گزارش می رسد که جار و جنجال کنید و بگوید که برای ادامه کار باید از سازمان میراث فرهنگی مجوز کسب کنید . البته منظور از مجوز همان رشوه است . به قول دیگر این سازمان هم تاریخ احواز را تحریف می کند و هم از سازمان های مجری تحت عنوان « مجوز » باج گیری می کند . در حالی که این سازمان در مقابل تخریب کاخ ها و بناهای تاریخی سلسله کعبی که سیصد سال حکومت کرد ، سکوت اختیار می کند ،اما در مقابل تخریب یک بالکن فرسوده و قدیمی یک مرکز تجاری جار و جنجال می کند . جناب عمله ، شخم زدن تاریخ یک ملت عواقب بسیار وخیمی در پی دارد ، اینجا پشتکوه نیست دست از شخم زدن و تحریف تاریخ ملت احواز بردار ، کسانی نیز پیدا خواهند شد که شما را شخم بزنند .لطفا جهت مشاهده اخبار تحریف تاریخ احواز توسط این انجمن اینجا کلیک کنید»
در خبر زیر این انجمن باج گیر، با تحریف تاریخ احواز ، ادعا می کند که بومیان احوازی ساکن برومی ، مهاجرین جنگ هستند . واژه «مهاجرین جنگ» به تازگی از سوی شهرک نشینان فارس از جمله توسط سردار پاسدار احمد آوایی ،نماینده قنیطره (دزفول جعلی) در جهت کوچاندن بومیان از آن مناطق منتشر می گردد. آقای عمله ! درست است که شما در سنوات اخیر و بعد از دهه هفتاد (بعد ازپایان جنگ) وارد احواز شدید،اما ساکنین برومی هزاران سال است آنجا زندگی می کنند واین شما هستید که پشت کوهها و مال های خود رها کرده به احواز مهاجرت کردید .امیدوارم خوانندگان این ستون به گونه ای مطلب زیر که ساکنین برومی را مهاجر جنگ تحمیلی عنوان کرده به گوششان برسد مطمئن هستم که ساکنین آنجا با شنیدن چنین مطلبی جواب مناسب این جانوار را خواهند داد .جهت مشاهده مطلب توهین آمیز این عمله ضد ملت احواز اینجا کلیک کنید
جنگ از جبهه انجمن موسیقی
عمله و بناهایی که تا دیروز با آجر و سیمان و آن قیافه ها با کله های بزرگ و بدون مغز در احواز دنبال کار بودند و بعد از یک روز کار شب ها با «تشمال» خستگی در می کردند ، امروزه اما از بد روزگار وارد سازمان های مختلف احواز شده چرا که قانون اشغالگران اینگونه حکم می کند ، فارسها بی سواد یا باتحصیلات،می بایست در اولویت استخدام باشند .یکی از مهمترین مولفه های فرهنگ یک ملت همانا موسیقی است.در حال حاضر موسیقی احواز به شدت از سوی پشتکوهی ها سرکوب می گردد و شهروندان احواز هنگامی که می خواهند کاست و سی دی های موسیقی خوانندگان بومی و قانونی احوازی را خریداری کنند ، فروشندگان با صورت های اخم کرده و خشن جواب منفی می دهند .
این در حالی است که در احواز همه نوع موسیقی با زبان های مختلف وموسیقی ملل ایران از جمله بلوچی ،ترکی، کردی وانگلیسی در فروشگاههای موسیقی فروخته می شود ولی موسیقی احوازی به شدت از سوی سازمان متوالی این امر یعنی «انجمن موسیقی خوزستان» مورد مبارزه قرار می گیرد.سالهاست که از خوانندگان بومی احوازی، می شنویم که به ما اجازه برگزاری کنسرت را در احواز نمی دهند. این در حالی است که موسیقی خران دور از وطن «تشمال» به وفور در احواز یافت می شود . مجتبی گهستونی با چنین عقیده و افکار شوونیستی به مسولیت روابط عمومی انجمن موسیقی خوزستان منصوب می گردد،آیا می توان انتظار داشت که این شخصی که در حال تحریف تاریخ ملت احواز است با موسیقی ملت احواز دشمنی نکند ؟
شنیده ها حاکی از آن است که بخش هنری حمایت از خران دور از وطن در احواز اشغالی (خوزستان) که شامل انتشار هفته نامه ها و روزنامه ها،موسیقی و سینماست از سوی « حجت الاسلام محمد حسین بلک » مورد حمایت مالی قرار می گیرد واین شخص است که با اعتبارات هنگفت مالی که از سرچوپان تهران به وی می رسد از تشمال و هفته نامه و روزنامه های خران دور از وطن شهرک نشین در احواز حمایت می کند.مسئول انجمن موسیقی "خوزستان" که یکی ازسازمان های تابعه فرهنگ و ارشاد اسلامی "خوزستان" است ،«سعید حسین پور » هستند .هم اکنون دهها درخواست مجوز موسیقی بومی و اصیل احوازی ودرخواست برگزاری کنسرت از سوی خوانندگان بومی احواز در آرشیو این جانوار خاک می خورد این در حالی است که هر روزه شاهد برگزاری موسیقی چوپان های دور از وطن در احواز هستیم .
اعضای انجمن ضد احوازی تاریانا
سعید محمد پور ( کارشناس حقوق سازمان میراث فرهنگی خوزستان ) مدیر عامل
مجتبی گهستونی ( مدیر روابط عمومی انجمن موسیقی خوزستان ) سخنگو و نائب رئیس - روزنامه نگار
منصوره رضوی ( کارشناس میراث فرهنگی ) خزانه دار
سروناز خدیو ( باستان شناس )
غلامرضا مسعودی ( عکاس تخصصی حوزه میراث فرهنگی )
مانا کیانپور ( کارشناس تاریخ ) بازرس انجمن
نبود یک بومی در این انجمن
با کمی تامل در اسامی فوق الذکر در می یابیم که این انجمنی که ادعای « دوستداری » میراث احواز را دارد ، حتی یک شخص بومی را هرچند به صورت دکوری در خود جا نداده است چرا که اهداف و برنامه های این انجمن که در جهت باجگیری و پولشویی بنا گردیده است ، با وجود یک بومی احوازی کاملا در تضاد است زیرا که این انجمن تماما برای ستیز با تاریخ حقیقی احواز وتحریف و جعل آن به سود شهرک نشینان وهمچنین برکناری مسولین بومی احوازی تاسیس گردیده است. در تصاویر زیر مشاهده خواهید کرد که انجمن باجگیری سرچوپان عموسبزوار چگونه به راحتی مجوز فعالیت کسب می کند این در حالی است که در حال حاضر چندین مجوز تاسیس انجمن و سازمان از سوی بومیان احواز رد درخواست می گردند . آیا اعطای فوری اجازه فعالیت به این انجمن از سوی رژیم تهران مراحل اداری و قانونی را گذرانده ؟
برای مشاهده تصاویر برخی دیگر از موسسین این انجمن لطفا اینجا کنید کنید .
اهداف
1- گرفتن ابتکار عمل از ملت احواز
یکی از اهداف تاسیس فوری این انجمن را باید کنار زدن احزاب و سازمان های احوازی در رسانه های بین المللی برشمرد و اگر به تلویزیون صدای آمریکا و رادیو فردا گوش کنید خواهید یافت که اعضای این سازمان و سازمان های دیگر مرتبط با سرچوپان عمو سبزوار با ارتباطاتی که با همولایتی خود در صدای آمریکا دارند، تلاش می کنند ضد اخبار را به صدای آمریکا ارسال کنند و خود را صاحب احواز معرفی کنند . در آینده در این مورد بیشتر خواهیم گفت .
2 - باجگیری
همانطور که در تصاویر و مطالب بالا نیز اشاره کردیم یکی از مهمترین اهداف تاسیس چنین سازمانهایی باج گیری از دولت و افراد بومی فعال در دولت است. در ابتدا این سازمان سعی می کرد از آقای هاشمی زاده باجگیری کند که نتوانست که با ورود سرچوپان شهرک نشین در احواز حمید زنگنه در معرکه ضد آقای هاشمی زاده شاهد افزایش فشارها بودیم .این انجمن و با توجه به اینکه اعضای این سازمان در میراث فرهنگی نیز حضور دارند با درج خبر و گریه و زاری بر سر اشیاء تاریخی ، تلاش می کنند از سازمانی که قصد حفاری و یا ساختمان سازی را دارد ، حق سکوت بگیرند .
3- تحریف تاریخ
در بالا اشاره کردیم که عمله بناهای دیروز با ورود به سازمان ها و ادارات دولتی تلاش می کنند که تاریخ ملت احواز را حذف و تاریخ جعلی مشتی چوپان از پشتکوه آمده را جایگزین آن کنند. اعضای این سازمان از آنجایی که در سازمان میراث فرهنگی احواز و تحت حمایت همولایتی خود « منوچهر محمدی »هستند و اخبار میراث فرهنگی به این سازمان می رسد اخبار کشف اشیاء تاریخی را خود جهانی می کنند و فقط در این کشفیات دو تاریخ ساسانیان و هخامنشیان وجود دارد . و هزاران سال حکومت عیلامیان سامی،مشعیشعان وكعبی ها در اسناد تاریخی آقایان چوپان زاده جایی ندارد .
توهین های نابخشودنی
یکی از نویسندگان چوپان زاده تازه آمده از پشتکوه (م - م)،در مقاله ای ضد احوازی نوشت که این گروه مجعول (منظور ملت احواز) بی ارتباط با هم نیستند. روانشناسان می گویند که انسان ها همیشه خودپنداری می کنند. به عبارت دیگر این گروه شپشو آمده از پشت کوه با هم در ارتباط هستند و تقسیم کار می کنند . سال پیش هنگامی که محققان صاحب نام ایرانی فاش کردند که این گروهک جاماندگان هجوم مغول هستند شاهد بودیم که شخصی به نام « منصور محرابی فرد » از اعضای جمعیت خران و الاغان خبر اعتراض و لگد پرانی این جانواران در وبسایت ها را منتشر کرد .بلافاصله این شخص دستخوش گرفت و به سمت ریاست روابط عمومی شهر احواز منصوب گشت. در ماههای اخیر برخی روزنامه های رقیب در مقاله ای فاش کردند که مدتی است که در راهروهای شورای شهر مطالبی توهین آمیز علیه ملت احواز منتشر می گردد .طبیعتا مشخص است که چه کسانی پشت این شبنامه های توهین آمیز قرار دارند. بلافاصله این شخص (محرابی فرد) برای تبرئه خود در وبلاگ شخصی خود با اعتراف به وجود چنین شب نامه هایی و در جهت گمراه کردن ملت احواز اینکار را محکوم می کند .ولی این شخص یادش رفته که خود و دیگر نویسندگان فارس شهرک نشین در احواز چه توهین ها و فحاشی هایی علیه ملت احواز نوشته اند.جهت مشاهده تصاویر این دو فحاشی ضد ملت احواز لطفا اینجا کلیک کنید
« 1+ 2» برای آشنایی بیشتر با مطالب توهین آمیز منصور محرابی فرد ومجتبی گهستونی و عبدالرحمان نیک سرشت به وبلاگ زیر مراجعه کنید
http://freedom.irpnn.com/browse.php?u=Oi8vdGFyaWFuYS5ibG9nc2t5LmNvbS8xMzg0LzAxLzMwL3Bvc3QtMTc%3D&b=13
البته توهین ها و فحاشی های این نویسندگان فارس به ملت احواز ختم نشده و به مقدسات اسلامی یک میلیارد نفر نیز توهین می کنند.برای مطالعه دیگر مطالب توهین آمیز این سه نویسنده به دیگر قسمت های این وبلاگ مراجعه کنید.اگر ما شهروندان احوازی یک ذره در مورد تاریخ خود حساسیت نشان می دادیم و به مانند ترک های آذری اجازه نمی دادیم هرکس و ناکسی به خود اجازه گستاخی به ما را بدهد روزگار ما این چنین نمی شد .با کسب اجازه از خوانندگان احوازی این ستون چند مطلب به زبان مجتبی گهستونی در جهت هرچه تفهیم مطلب فوق با وی خواهیم داشت .
دو سه کلمه به زبان گوه ستونی !
گوه ستونی،« وباره» شوید چرا که ملت احواز عزم جزم کرده که اجازه ندهد مشتی چوپان زاده از پشتکوه آمده با چپاول اموال و دارایی هایش با تحریف تاریخ و توهین علیه امت اسلامی به حیات کثیف خود در احواز ادامه دهید .گوه ستونی،با ادامه تحریف و جعل تاریخ احواز«اقبالت لنگ»خواهد زد .بهتر است بیش از این «چورسله» نخورید. در گفتار آینده به دیگر نویسندگان فحاش شهرک نشین در احواز خواهیم پرداخت ... ادامه دارد .
وبلاگ ها و وبسایت این سازمان مافیایی و باجگیر
http://freedom.irpnn.com/browse.php?u=Oi8vd3d3LnRhcnlhbmEuaXIv&b=13
http://freedom.irpnn.com/browse.php?u=Oi8vd3d3LmdhaGVzdG9uaS5pci8%3D&b=13
http://freedom.irpnn.com/browse.php?u=Oi8vd3d3LnNva2hhbmdvLmJsb2dmYS5jb20vODcwNy5hc3B4&b=13
http://freedom.irpnn.com/browse.php?u=Oi8vcm90c3Rha2hyaS5wZXJzaWFuYmxvZy5pci8%3D&b=13
یا احواز ، یا قلعه الصامدین علی الظلم ثوری ، علی الظالمین
3 – 11 – ۲۰۰۹
۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه
منطقه باستانی تخریب شده در اهواز محل شهر تاریخی "أزم" است
حمید رضا فرخ احمدی در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام این مطلب گفت : اگر چه اسناد مربوط به دوران پیش از اسلام این شهر باستانی نابود شده است اما بدون تردید در صورت کاوش در لایه های زیرین این محوطه شواهدی دال بر آن پیدا خواهد شد.
شهر أزم در 35 کیلومتری شهر اهواز کنونی که در گذشته " هرمزاردشیر " یا " هرم شیر " نام داشت واقع شده و در حاشیه مسیر یکی از انشعابات رودخانه کارون به اسم " گرگر " بود که بر اساس اسناد باقی مانده مردم زیادی در آن سکونت داشته اند.
به گزارش خبرنگار مهر این محوطه باستانی که مساحت آن بیش از 150 هکتار است و در آن آثاری همچون دیوارهای خشتی، پایه میز، سنگهای یک تکه، پایه آتشدان و همچنین سفالهایی پراکنده منقوش دیده شده است در شرق اهواز در روزهای گذشته بر اثر عملیات تعریض جاده روستایی توسط پیمانکار شرکت نفت دچار آسیب جدی شد.
این باستان شناس با اعلام اینکه تاکنون 3 شهر باستانی خوزستان که در نقشه های تاریخی به آنها اشاره شده ولی محلشان نامعلوم بود را در سالهای 74، 75 و 87 کشف کرده است گفت : من بواسطه پژوهش و تحقیقات فراوان این شهرها را پیدا کردم و در شهر تاریخی أزم هم اگر چه بیشتر آثار و شواهد به جا مانده از دوران اسلامی است اما شواهدی قوی وجود دارد که در دوران پیش از اسلام هم دارای رونق بوده است.
فرخ احمدی با اشاره به نقشه به موجود در کتاب "الاقالیم اصطخری" که یکی از قدیمیترین و مستدلترین کتابهای تاریخی جهان اسلام در زمینه جغرافیا است، گفت : در نقشه ای که در کتاب اصطخری وجود دارد و یکی از اسناد معتبر تاریخی و مربوط به یک هزار و 100سال پیش از این است به وضوح محل این شهر با نام أزم در نزدیکی هرم شیر (اهواز کنونی) مشخص شده است.
اصطخری، ابواسحاق ابراهیم بن محمد فارسى اصطخری، معروف به کرخى، جغرافى دان پر آوازة قرن 4 قمری از اهالى استخر (اصطخر) فارس و از پایهگذاران دانش جغرافیا در جهان اسلام بوده که کتاب الاقالیم را به زبان عربى نوشته است.
اصطخری در کتاب الاقالیم در مورد جغرافیای عربستان ٬ شمال آفریقا ٬ خلیج فارس ٬ اندلس ٬ مصر ٬ شام ٬ بیت المقدس ٬ خوزستان ٬ فارس ٬ کرمان ٬ سند ٬ آذربایجان ٬ ارمنستان ٬ طبرستان ٬ دیلم ٬ دریای خزر ٬ خراسان ٬ سیستان ٬ ماوراءالنهر با رسم نوزده نقشه بحث کرده است.
این کارشناس باستانشناسی در ادامه گفتگو با خبرنگار مهر با ابراز تاسف از وضعیت پیش آمده گفت : متاسفانه سازمان میراث فرهنگی و دیگر نهادهای ذیربط اهمیت چندانی برای این مسئله قائل نیستند، در صورتی که باید بدانیم این شهرها بخش مهمی از هویت ما هستند و در صورت بی توجهی هویت ما دستخوش آسیبهای جدی خواهد شد.
در این نقشه که مربوط به یک هزار و صد سال پیش است نام خلیج فارس دقیقا با عنوان " بحر فارس " نوشته شده که خود برهان دیگری بر درستی این نام تاریخی دریای نیلگون جنوب ایران است و نشان می دهد که ادعاها و تلاشهای کشورهای حاشیه خلیج فارس برای اطلاق نامهای جعلی بر آن واهی و بی پایه و اساس است.
جالب آنکه اصطخری سراسر خلیج فارس و بحر عمان و بخش بزرگى از اقیانوس هند از ساحل شرقى افریقا، زنگبار تا حدود سراندیب (سیلان) را دریای پارس نامیده است و گاه انتهای این دریا را به سرزمین چین رسانده است.
۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه
نابودی آثار تاریخی شهر تاریخی هرمز اردشیر در کانالهای مترو اهواز
آثار تاریخی به جا مانده از شهر تاریخی و باشکوه هرمز اردشیر که در دوران ساسانی یکی از پر رونقترین شهرهای کشور محسوب می شد در زیر کانالها و گودالهای حفر شده برای قطار شهری اهواز از بین رفت.
به گزارش خبرنگار مهر، با نگاهی گذرا به این کانالها و گودالها به خصوص در منطقه دروازه شهر اهواز که محل احداث یکی از ایستگاههای پیش بینی شده برای قطار شهری اهواز است متوجه حجم بالای تخریب و نابودی تنها بقایای به جا مانده از این شهر تاریخی می شویم.
لایههای تاریخی، تکههای سفالی کوزهها و ظروف باستانی و رگههای دیوار چینی که یادگارهایی از تمدن دو هزار سال پیش این منطقه از کشورمان است به مدد چنگال فولادی و غول پیکر بولدوزرها و لودرها از دل خاک بیرون آورده شده و در قالب مشتی خاک بی ارزش روی هم تلنبار می شد.
شهر هرمز اردشیر که پایهها و ستونهای شهر جدید اهواز بر روی شانههای آن بنا شده است و پیشینه پرشکوه تمدنی این منطقه محسوب می شود به گواه اسناد و مدارک دست کم تا ۶۰ یا ۷۰ سال پیش بقایا و آثار واضح آن برای همه قابل مشاهده بود و از همین رو در سال ۱۳۱۰ خورشیدی به ثبت ملی رسید.
پس از آن اما به دلیل بی توجهیهای بلند مدت و دامنه دار و رونق ساخت و سازهای جدید شهری هیچگاه به این شهر باستانی و پر اهمیت آنچنان که شایسته باشد توجهی نشد تا به مرور و پس از چند دهه پیدا کردن حریم و محل واقع شدن آن به یکی از اصلیترین دغدغههای باستان شناسان منطقه و علاقمندان میراث فرهنگی خوزستان تبدیل شود.
در چنین وضعیتی آخرین تحلیلها و گمانه زنیهای کارشناسان، محل یکی از مراکز اصلی این شهر تاریخی را در منطقه دروازه شهر اهواز تشخیص داده بود که به دلیل عدم همکاری و توجه کافی سازمان میراث فرهنگی هیچگاه به این مسئله توجهی نشد. از همین رو در زمانی که طرح احداث قطار شهری اهواز رنگ واقعیت و اجرا به خود گرفت و متولیان امر مسیرهای آن را اعلام کردند ناگاه کارشناسان و علاقمندان میراث فرهنگی متوجه شدند که مسیر عبور یکی از خطوط این قطار شهری و محل احداث یک ایستگاه آن دقیقا در یک تپه باستانی مربوط به شهر هرمز اردشیر پیش بینی شده است.
این کارشناسان بلافاصله از سازمان میراث فرهنگی درخواست کردند پیش از اجرایی شدن این پروژه گمانه زنی و کاوشهای لازم برای شناسایی حریمها و مناطق تاریخی انجام گیرد تا خطوط این قطار از محلهای تاریخی عبور نکند و موجب نابودی آن را فراهم نسازد.
همچنین یک باستان شناس و کارشناس میراث فرهنگی خوزستان در گفتگو با خبرنگار مهر با تایید این مسئله گفت: برای احداث قطار شهری اهواز مسیرهای عبور یا اصلا مطالعه نشدند یا به صورت ناقص مطالعه شده اند.
حمیدرضا فرخ احمدی اضافه کرد: مدیر وقت پژوهشگاه باستان شناسی بدون هرگونه مشورت با کارشناسان بومی منطقه، کارشناسهایی را برای گمانه زنی در این باره آورد که گمانه زنی هایشان ناقص و اشتباه بود.
با هر بیلی که بولدوزرها برای حفر کانال مترو اهواز بر زمین زده اند سفالهای تاریخی بیرون می آمد
وی با اشاره به عدم همفکری سازمان میراث فرهنگی با کارشناسان بومی تصریح کرد : به ما اجازه دخالت و نظر دادن ندادند در صورتی که مطمئنا کارشناسان بومی به دلیل شناخت از وضعیت منطقه می توانستند در شناسایی بافتها و محلهای تاریخی بهتر عمل کنند.
این باستان شناس که در زمینه یافتن شهرهای تاریخی تخصص دارد و تا کنون محل شهرهای تاریخی "بصنی" ، "جبی" و"سوق الاربعه" در نقاط مختلف استان خوزستان را شناسایی کرده است تاکید کرد: در حال حاضر محدوده ای که ایستگاه دروازه در منطقه کوی علامه قرار گرفته است نقطه ای است که در اطراف آن در کوی عامری، منطقه دروازه و ... همیشه آثار تاریخی پیدا می شود.
فرخ احمدی اعلام کرد: به احتمال زیاد با توجه به تحقیقاتی که انجام داده ایم این محل مرکز شهر تاریخی هرمز اردشیر است که در سال ۱۳۱۰ به ثبت ملی رسیده ولی هیچ گاه از آن محافظت و نگهداری نشد و همچنین محدوده اش نیز مشخص نشد.
این کارشناس میراث فرهنگی با تاکید مجدد بر انجام مطالعات غیردقیق و گمانه زنیهای اشتباه توسط کارشناسان پژوهشکده وقت باستان شناسی در این زمینه گفت: کارشناسان پژوهشکده میراث فرهنگی که در آن زمان دکتر فاضلی رئیس آن بود برای کل مسیرهای مترو اهواز تنها یک نقطه را گمانه زنی و مورد بررسی قرار دادند و تاسف بارتر آنکه آنها محل گمانه زنی خود را با فاصله از محل تپه تاریخی که مترو از وسط آن می گذرد قرار دادند در حالی که محل دقیق قرار گرفتن ایستگاه مترو درست در محل این تپه قرار می گیرد.
بنا به گفته حمیدرضا فرخ احمدی این روزها وقتی در شهرکهای نزدیک به این محل باستانی به عنوان مثال شهرک شرکت نفت مردم بومی به ساخت و ساز دست می زنند هنوز هم آثار باستانی یافت می شود.
علاوه بر این، سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در این رابطه از بی توجهی کارشناس معرفی شده توسط پژوهشکده باستان شناسی به نظرات ۵ باستان شناس و کارشناس سازمان میراث فرهنگی در این باره اشاره کرد و افزود: پس از آنکه ما در آذر ۱۳۸۶ اعلام کردیم لایه هایی باستانی در ایستگاه میدان دروازه مشاهده شده است سازمان میراث فرهنگی قبول کرد که چند تن از کارشناسان خود را برای این مسئله به خوزستان بفرستد.
مجتبی گهستونی افزود: سازمان میراث فرهنگی کشور پنج کارشناس خود شامل مهندس رایتی مقدم مشاور معاونت میراث فرهنگی کشور، دکترچگینی کارشناس پژوهشکده باستان شناسی، مهندس صابری مدیر کل حفظ و احیاء بناها و محوطههای تاریخی کشور، مهندس جوادی و مهندس عبیدی کارشناس ارشد سازمان را در تاریخ ۱۶ دی ماه ۱۳۸۶ به اهواز فرستاد. آنها نیز از ایستگاه قطار شهری بازدید و با تایید وجود لایههای باستانی در ۷ بند توافقاتی به عمل آورده بودند.
سرانجام قطار شهری اهواز بدون توجه به نظرات افراد دلسوز و با استناد به گزارش کارشناس پژوهشکده باستان شناسی شروع به کار کرد تا با هر بیلی که بولدوزرها و لودرهای این پروژه قطار شهری بر زمین می کوبند بخشی از فرهنگ و تاریخ ما را با چنگالهای خود از دل خاک بیرون بکشند و در گوشه ای روی هم پرت کنند.
مدتهاست که پروژههای پر سر و صدای احداث قطارهای شهری در شهرهای اصفهان و اهواز نه تنها به سرانجام نرسیده است و گرهی از کار مردم نگشوده بلکه به خطری جدی برای میراث فرهنگی و آثار باستانی این شهرها نیز تبدیل شده است.
صدرا محقق - خبرگزاری مهرعکس : انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان تاریانا
۱۳۸۸ آبان ۱۲, سهشنبه
هرمز اردشیر به حال خود رها شده است!
حمیدرضا فرخاحمدی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان اظهار کرد: بقایای این شهر که در منطقههای کنونی عامری، آسیهآباد، حصیرآباد و خرم کوشک اهواز واقع شده از زمان ثبت آن تاکنون شاهد هیچ گونه برنامه پژوهشی نبوده است.
او بیان کرد: متاسفانه عملیات حفاری شرکتها در این مناطق شبانه و به صورت پنهانی انجام میگیرد به طوری که دوستداران میراث فرهنگی به موقع از ماجرا مطلع نمیشوند و آثار تاریخی یافت شده یا خُرد شده و یا در جای دیگری دفن میشوند.
وی خاطرنشان کرد: اخیرا سازمان میراث فرهنگی خوزستان پروژه آبرسانی به شهرک خرم کوشک را به دلیل کشف آثار مختلف تاریخی مانند کاسه و کوزه متوقف کرده اما تاکنون هیچ کار پژوهشی در آن منطقه انجام نداده است.
این باستانشناس بر این باور است که این قبیل حفاریها و بیتوجهیها به آثار تاریخی باعث از بین رفتن هویت و شناسنامه شهر اهواز میشوند.
فرخاحمدی تاکید کرد: برای حل این مشکل دیرینه سازمان میراث فرهنگی کشور و یا پژوهشکده باستانشناسی باید با کمک گرفتن از یک هیات کاوش قوی و تخصیص بودجهای مناسب آثار تاریخی را بیرون آورده و در معرض دید عموم بگذارند چراکه سازمان میراث فرهنگی خوزستان اعتبار و بازوهای قانونی قوی در اختیار ندارد.
۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه
تپه باستانی آسیه آباد اهواز مورد هجوم بیلهای میکانیکی تعاونی مسکن قرار گرفت
پس از پیگیریهای انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در خصوص ثبت و جلوگیری از تخریب روز افزون تپه ساسانی آسیه آباد در اهواز ، بولدوزرهای یک شرکت احداث مسکن از روز شنبه دوم آبان اقدام به تسطیح کردن عرصه باستانی و تپه نموده اند.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان با اعلام این مطلب گفت: تپه وسیع باستانی آسیه آباد که مردم محلی به آن بی سیم می گویند از سالها پیش به دلیل عبور ۲جاده فرعی ، نصب دکلهای مخابراتی، ساخت خانه، ساخت بازارچه در حال تخریب مدام است.
مجتبی گهستونی افزود: نصب تابلو یک مجتمع مسکونی توسط شرکتی به نام "تعاونی خانه گستر محراب جنوب" که احتمالا متعلق به سازمان آب و برق خوزستان می باشد در سال جاری صورت گرفته و برای ساخت مجتمعهای مسکونی بر روی این محوطه باستانی هیچ استعلامی از سازمان میراث فرهنگی انجام نشده و سازمان میراث فرهنگی خوزستان هم برای ثبت و مراقبت از این محوطه باستانی هیچ اقدامی انجام نداده است. مردم ساکن در منطقه هم ضمن آنکه تپه را به محل تجمع زبالهها تبدیل کرده اند از خاک آن برداشت می نمایند به گونه یی که هم اکنون این تپه وسیع در وضعیت مضطربی به سر می برد.
وی بیان کرد: اوایل سال جاری بعد از درخواست انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان برای نجات بخشی و ثبت این تپه همراه با مسئول واحد پژوهشی و یکی از کارشناسان باستان شناس سازمان میراث فرهنگی خوزستان به آسیه آباد مراجعه نموده و از نزدیک آجرهای ۳۰ در ۳۰ ، سفالها ، سنگ فرشهای آجری، شیشههای زینتی و... را مشاهده نمودیم. در تماسهای بعدی از فرماندهی یگان حفاظت و معاون میراث فرهنگی سازمان درخواست نمودیم که برای ثبت و حفاظت از این تپه چاره یی بیندیشند.
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان اظهار داشت: خوشبختانه در بازدید اولیه کارشناسان پس از مشاهده آجر، سفال،سنگ فرش، و شیشه باستانی بودن آن تایید شد . این تپه در حال حاضر بیش از ۱۰ هکتار وسعت دارد و بخش اعظمی از آن تخریب گشته است. در حال حاضر تاسیسات مخابراتی ملی حفاری، منازل مسکونی، انبار برق منطقه یی و تعدادی مغازه این تپه را احاطه نموده اند.
مجتبی گهستونی افزود: این تپه باستانی که با هر بار تخریب و یا بارندگی حجم عظیمی از سفال از آن بیرون می زند در فاصله یک کیلومتری میدان دروازه ، مکانی که در سال ۸۶ درمسیر قطار شهری ، جایی که دیواره یی باستانی در آن مشاهده شد قرار دارد.
وی بیان داشت: وجود گور دخمه در محله یی به نام حصیر آباد ، وجود پایههای پل ساسانی در زیر پل سیاه ، کشف یک محوطه باستانی در خرمکوشک که در نزدیکی تپه باستانی آسیه آباد قرار دارند ذهن ما دوستداران میراث فرهنگی را به این نکته که این محوطهها در محدوده شهر تاریخی هرمز اردشیر وجود دارد را سوق داده است.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان اظهار داشت: طبق گفته باستان شناسانی که پیش تر آنجا را دیده اند این تپه مربوط به دوره ساسانی و شاید ادامه شهر ساسانی هرمز اردشیر باشد.
گهستونی تاکید کرد: هم اکنون دکلهای مخابرات شرکت نفت بر روی آن قرار گرفته و لازم است که سازمان میراث فرهنگی نسبت به ثبت، تعین حریم و کاوش آن اقدام نموده و زمینه محصور نگاه داشتن این تپه و انجام کاوشهای باستان شناسی را در آن فراهم آورد.
۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه
آدینه ۱۷مهرماه ۱۳۸۸به کوشش میهن پرستان خوزستان جشن باستانی مهرگان یادگار چیرگی کاوه آهنگر بر ضحاک ماردوش؛ در اهواز برگزار شد که در آن باشندگی جوانان و علاقه مندان به فرهنگ تاریخ ایران زمین مانند همیشه باعث خوشحالی بود.سرور ناصر مرد میهن پرست و خستگی ناپذیر که براستی بار بسیاری از برنامه امسال همچون گذشته بر دوش ایشان خانواده محترمشان بود مانند همیشه با سخنان پرمهر خود درباره ایران و جشن های ایرانی و لزوم بازیابی هویت ملی موجی از روحیه و انرژی را در میان شرکت کنندگان جوان پراکند. پخش موسیقی حال و هوایی زیبا به برنامه داد و شیرینی و آش ایرانی همراه با لبخندهای جوانان نشان از رضایت آنان از برنامه داشت.در ماههای پیش رو جشن سده و چهارشنبه سوری را با شکوه هر چه بیشتر همچون سالیان گذشته در سپیدار برگزار خواهیم کرد و امیدواریم مسئولان امر به ما یاری دهند که بتوانیم این برنامه ها را که ضرورت هنگامه ی کنونی جامعه ایرانی است با گستردگی هرچه بیشتر و در سالن های بزرگ اهواز برگزار کنیم.درود بر همه دوستان گرامی که ما را یاریگر بودند.چند عکس از این آیین همیشه مانا پیشکش به دیگر یاران پان ایرانیست...
۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه
پس از تخریب علنی یک تپه اشکانی در مرکز شهر رامهرمز که دیواره و خشتهای آن به عینه قابل مشاهده بود تخریب یک تپه اشکانی دیگر موسوم به پاگچی، تخریب یک محوطه اشکانی موسوم به حسینآباد در شوش این بار در نتیجه عملیات تعریض جاده روستایی در اطراف شرق اهواز توسط پیمانکار شرکت نفت یک محوطه باستانی ظاهرا متعلق به دوره اشکانی آسیب جدی دید.
مجتبی گهستونی در این باره به خبرنگار ایسنا در خوزستان گفت: تخریب در این محوطه عظیم باستانی که به دلایل امنیتی نام آن برده نمیشود اولین بار در دهه 70 از سوی اداره وقت جهاد سازندگی و بدون استعلام از اداره وقت میراث فرهنگی شروع شده است.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان بیان کرد: مساحت این محوطه بیش از 150 هکتار است و در آن آثاری همچون دیوارهای خشتی، پایه میز، سنگهای یک تکه، پایه آتشدان و همچنین سفالهایی پراکنده منقوش دیده شده است.
وی افزود: در این محوطه وسیع یک قبرستان وجود دارد که در سراسر محوطه میتوان آثاری از سفالهای ته خمرهای ادژی قرمز رنگ مربوطه به دوره اشکانی و سفالهای سیاه رنگ از دوره هزاره اول را مشاهده نمود.
او اظهار کرد: با توجه به وجود آثاری از حفاریهای غیرمجاز و تسطیح توسط بیلهای مکانیکی پیمانکار شرکت نفت باید گفت تاکنون دستورالعملی برای تهیه پرونده ثبتی، بررسی شناسایی و کاوشهای باستان شناسی، تعیین حریم و عرصه این محوطه انجام نشده است.
گهستونی اظهار داشت: در این محوطه یک سازه به طول 2 متر، عرض شش متر و عمق 2 متر با سنگهای چهار تراش و ملاتی از ساروج در محوطه وجود دارد که در مرحله اول آب انبار به نظر میرسد اما میتوان آن را یک آرامگاه بزرگ دوره اشکانی دانست.
وی گفت: با کاوش و حفاری در این محوطه به یقین میتوان آثاری از خط نوشته و یا شاید سکههای رایج در آن زمان را یافت که تاریخ محوطه را بازگو میکنند.
۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان با اشاره به نادیده گرفتن وجود شهر باستانی "هرمز اردشیر" و "عسکر مکرم" در اهواز گفت: بی توجهی به این محوطه های باستانی برای هیچکس به ویژه دوستداران میراث فرهنگی قابل پذیریش نیست، چرا که سازمان میراث فرهنگی خوزستان به جای تحقیق، مطالعه و شناسایی زوایای پنهان تاریخ نهفته در این اثر باستانی به شکل غیرقابل پذیریشی آن را نادیده گرفته به گونه ای که هم اکنون بخشی از شهر هرمز اردشیر توسط سازمان قطارشهری برای احداث خط مترو در حال تخریب است و این موضوع باعث حیرت و تعجب دوستدارن میراث فرهنگی شده است.
مجتبی گهستونی در گفتگو با خبرنگار مهر در اهواز اظهار داشت: انجمن میراث فرهنگی خوزستان تحقیقات مبسوطی برای اثبات وجود این شهر در محدوده شهر اهواز انجام داده و مدارکی که هم اکنون در دست داریم غیرقابل انکار است ولی چرا میراث فرهنگی این موضوع را قبول ندارد و منکر وجود این شهر در محدوده مورد نظر ما می شود برای ما جای سئوال دارد.
وی عنوان کرد: چندی پیش از سازمان میراث فرهنگی خوزستان فهرست آثار ثبت شده ملی خوزستان را دریافت کردیم که در کمال تعجب مشاهده کردیم نام شهرهای باستانی "هرمز اردشیر" و "عسکرمکرم" در لیست وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه این دو اثر در سال 1310 در فهرست آثار ملی ثبت شد است، تصریح کرد: انکار وجود این دو اثر در فهرست آثار ملی ممکن نیست ولی چرا این سازمان چنین اقدامی انجام می دهد برای ما جای تعجب دارد و در حال حاضر هر دو اثر پیش گفته مورد اختلاف ما با سازمان میراث فرهنگی است.
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان تصریح کرد: ما تاکنون در این خصوص با مدیران فراوانی از جمله استاندار خوزستان مکاتبه کرده ایم و خواستار پیگیری موضوع توسط آنها شده ایم ولی چرا این مدیران واکنشی نشان نمی دهند برای ما جای تعجب فراوان دارد که چگونه این افراد می توانند این آثار که برای هر شهر و کشوری افتخار آمیز باشد را با دیده بی توجهی نگاه کنند.
گهستونی تاکید کرد: چرا وقتی مدیری با نادیده گرفتن چنین محوطه باستانی ارزشمندی، آثار و محوطه های تاریخی استان را در معرض تهدید و تخریب قرار می دهد از سوی استاندار با آن برخوردی نمی شود در حالیکه وی عالیترین مقام دولت در استان است.
وی اظهار داشت: انتظار داریم مدیران ارشد استان در این خصوص کمی تامل داشته باشند زیرا وجود شهر باستانی هرمز اردشیر در دل اهواز می تواند امتیازات فراوانی را برای این شهر داشته باشد.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی استان خوزستان یادآور شد: چندی پیش این انجمن درخواست نامگذاری یکی از ایستگاههای قطار شهری اهواز به نام هرمز اردشیر برای اثبات وجود و حفظ نام آن در این محدوده را کرد که با نامگذاری یکی از ایستگاههای قطار شهری اهواز به نام هرمز اردشیر در مرحله اول با موافقت سازمان قطار شهری همراه شد.
وی خاطرنشان کرد: این درخواست ما از سوی این سازمان برای تایید نهایی به شهرداری اهواز ارجاع داده شده اما تا به حال هیچ نتیجهای از سوی این شهرداری اعلام نشده است.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان همچنین از امکان اختصاص دو ایستگاه دیگر این قطار به نامهای تاریانا و اواجا خبر داد.
به گفته وی محدوده این شهر در زیر شهر قدیم اهواز در محل نیوساید فعلی، دروازه، خرمکوشک، آسیاباد، منطقه یک شهرداری، عامری و 24 متری جای گرفته است.
۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان اعلام کرد: سرای عجم که در خیابان آزادگان اهواز واقع است در تملک شخصی است که بالکن مهدیان را برای همیشه تخریب کرد و قصد تخریب سرای عجم را نیز دارد.
مجتبی گهستونی اظهار کرد: سرای عجم در سال ۱۳۸۲ با شماره ۱۰۸۷۵ به ثبت رسیده و مالک آن به این بهانه که در هنگام ثبت از وی اجازه کسب نشده قصد خارج کردن آن از فهرست آثار ملی را دارد.
وی ادامه داد: متاسفانه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان نیز برای این بنا که از خانه دادرس هم بیشتر در معرض خطر است هیچ گونه اقدام مرمتی و یا صرف هزینه نکرده است.
گهستونی خاطرنشان کرد: بخشی از این بنا تخریب شده و مالک قصد تخریب کل بنا و ساختن ساختمانی تازه را در محل آن دارد.
وی تاکید کرد: سرای عجم از جمله بناهای در معرض خطر است که با ادامه روند کنونی در روزهای آتی تخریب خواهد شد ضمن آن که مالک بنا سابقه تخریب بالکن مهدیان را در کارنامه خود دارد.
به گفته گهستونی: مالک سرای عجم برای اقدامات خود قانونا پاسخگو نبوده و تا به حال جریمه نشده و سازمان میراث فرهنگی خوزستان تا به امروز جلوی تخریب سرای عجم را گرفته است.
گهستونی اضافه کرد: این که در ثبت یک بنا از مالک آن کسب اجازه نشده مانع از ثبت آن و حفاظت از بنای تاریخی نمیشود.
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان با تاکید بر این که اهواز جزو شهرهایی است که دارای بافت تاریخی میباشد، گفت: سازمان میراث فرهنگی استان موظف است نسبت به ثبت و حفاظت بناهای واقع در محدوده بافت تاریخی شهر، ابلاغ به شهرداری و شورای شهر و احیای بافتهای تاریخی اقدام کند.
گهستونی درباره تاریخچه سرای عجم گفت: این بنا در گذشته هم کاروانسرا بوده و هم بازار و در حال حاضر به عنوان انبار از آن استفاده میشود. بنای سرای عجم از لحاظ معماری منحصر به فرد و بنایی یک طبقه است و دارای آجر چینی، ستونهای حجاری شده، حجرههای متعدد، سنگفرش و در و پنجره چوبی است
۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه
«سرای دادرس» در اهواز نابود خواهد شد
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان اعلام کرد: خانه دادرس که یکی از بناهای تاریخی شهر اهواز است تاکنون فقط به ثبت رسیده و در نگهداری و مرمت آن کوتاهی شده است.
مجتبی گهستونی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان خاطرنشان کرد: در کل کشور ۸۰ شهر دارای بافت تاریخی معرفی شدهاند. در شهر اهواز نیز با دارا بودن بافت تاریخی بناهای زیبایی وجود دارد که متاسفانه به آنها بیتوجهی میشود.
وی ادامه داد: در خیابان عبدالحمید و مرکز شهر اهواز خانههای متعددی از دورههای قاجاریه و پهلوی به جا مانده که بخش ناچیزی از آنها به ثبت رسیده است.
به گفته او: خانه دادرس بنایی بازمانده از دوره قاجاریه است که در سال ۱۳۸۲ به شماره ۹۷۶۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
گهستونی در توضیح کاربری این بنا گفت: خانه دادرس ابتدا محل کاروانسرای شیخ خزعل، بعد میدان ترهبار و سپس به بازار خواروبارفروشان مبدل شد و متعلق به شخصی به نام دادرس و حاجی نجف بوده است.
وی بیان کرد: هماکنون بنای دادرس وضعیت ناراحتکنندهای دارد به طوری که تبدیل به انبار کفش و دمپایی شده است.
گهستونی در خصوص شاخصههای معماری این بنا گفت: این بنا دارای سرداب، آثاری از حجاری ، آجرچینی، ستون و در و پنجره چوبی میباشد و از ویژگیهای منحصر به فرد آن سنگچینیهای بسیار زیبای آن است.
به گفته این دوستدار میراث فرهنگی: در این بنا تاکنون اقدام مرمتی صورت نگرفته و بخشی از آن تخریب شده به طوری که قسمتی از سقف ریزش کرده است. حال آن که با توجه به قرار گرفتن بنای دادرس در مرکز شهر و تاریخی بودن آن میتوان آن را به یک مرکز فرهنگی خدماتی همچون فرهنگسرا، موزه مردمشناسی، چایخانه و ... تبدیل کرد.
گهستونی از مشکلات بنا تغییر کاربریهای متعدد در دورههای مختلف و تیغهکشی در اتاقها دانست و افزود: طی بررسیهای انجام شده و پس از مشاهده وضعیت اسفبار بنای دادرس متوجه شدیم مالک بنا به دنبال تخریب آن است تا در محل آن یک بنای تجاری تاسیس کند.
او در توصیف معماری این بنا گفت: این بنا ساختمانی دو طبقه است که در طبقه همکف آن پنج اتاق و در طبقه دوم سع اتاق وجود دارد. سرداب موجود در بنا نیز مساحت حدود ۴*۵ متر مربع دارد.
وی سرای دادرس را بنای باشکوه خواند و گفت: با صرف کمترین هزینه میتوان بنای داردس را نوسازی و از خطر قریبالوقوع ریزش آن جلوگیری کرد.